اسلایدر

*** خرداد 91 - جلسه قرآن وعترت کاشان
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه اندیشناک پایان است، از فرو رفتن در آنچه نمی داند، باز ایستد و هرکه ندانسته به کاری بشتابد، خود را خوار کند [امام صادق علیه السلام]
 

 

 

جلسه قرآن وعترت کاشان

 

سوره انسان هفتاد و ششمین سوره قرآن است که سی و یک آیه داشته و به نام هل أتی، دهر و ابرار هم نامیده شده است. این سوره به لحاظ تاریخ نزول نود و هشتمین سوره بوده و بعد از سوره الرحمان نازل گردیده است. این سوره در آغاز، خلقت انسان را بعد از آنکه نامی از او در میان نبوت خاطر نشان می سازد و سپس می فرماید که خدای تعالی او را به راهی که تنها راه اوست هدایت کرد، حال یا این انسان شکر هدایتش را می گزارد، و یا کفران می کند. آن گاه می فرماید برای کافران انواعی از عذاب و برای ابرار الوانی از نعمت آماده کرده و اوصاف آن نعمت ها را طی هجده آیه شرح می دهد و همین دلیل است بر اینکه مقصود اصلی هم بیان همین جهت بوده و پس از بیان اوصاف آن نعمت، روی سخن را به رسول گرامی خود نموده می فرماید:

‏قرآن نازل شده از ناحیه اوست، و مایه تذکر بشر است، پس باید که در برابر حکم پروردگار خود صابر باشد و هوا و هوس های کفار را پیروی نکند و باید که پروردگار خود را صبح و شام به یاد بیاورد و برای او شب ها به سجده بیفتد و شبی طولانی تسبیح گوید. این سوره به شهادت سیاقی که دارد یا همه اش و یا حداقل اوایل آن که بیست و دو آیه است، در مدینه و نُه آیه ذیلش در مکه نازل شده است. روایات ائمه اهل بیت (علیهم السلام )همه متفقند بر اینکه این سوره در مدینه نازل شده، روایات اهل سنت هم در این باره بسیار زیاد است.

در تفسیر کشاف است که از ابن عباس روایت آمده که حسن و حسین بیمار شدند و رسول خدا (ص) با جمعی از صحابه از ایشان عیادت کرد، مردم به علی (ع) گفتند: چه خوب است برای بهبودی فرزندانت نذری کنی، علی و فاطمه و فضه کنیز آن دو نذر کردند که اگر کودکان بهبودی یافتند سه روز روزه بدارند، بچه ها بهبودی یافتند، و اثری از آن کسالت باقی نماند.

‏بعد از بهبودی کودکان، علی از شمعون خیبری یهودی سه من قرص جو قرض کرد و فاطمه یک من آن را دستاس و سپس خمیر کرد و پنج قرص نان به عدد افراد خانواده پخت و سهم هر کسی را جلویش گذاشت تا افطار کنند در همین بین سائلی (به در خانه آمده) گفت: سلام بر شما اهل بیت محمد (ص)من مسکینی از مساکین مسلمینم، مرا طعام دهید که خدا شما را از مائده های بهشتی طعام دهد، خاندان پیامبر آن سائل را بر خود مقدم شمرده، افطار خود را به او دادند و آن شب را جز آب چیزی نخوردند و با شکم گرسنه دوباره نیت روزه کردند، هنگام افطار روز دوم طعام را پیش روی خود نهادند تا افطار کنند، یتیمی بر در سرای ایستاد، آن شب هم یتیم را بر خود مقدم و در شب سوم اسیری آمد و همان عمل را با او کردند.

صبح روز چهارم که شد علی دست حسن و حسین را گرفت و نزد رسول خدا (ص) آمدند، پیامبر اکرم (ص) وقتی بچه ها را دید که از شدت گرسنگی می لرزند، فرمود: چقدر بر من دشوار می آید که من شما را به چنین حالی ببینم، آن گاه با علی و کودکان به طرف فاطمه رفت و او را در محراب خود یافت و دید که شکمش از گرسنگی به دنده هایش چسبیده و چشم هایش گود افتاده، از مشاهده این حال ناراحت شد، در همین بین جبرئیل نازل شد و عرضه داشت: این سوره را بگیر، خدا تو را در داشتن چنین اهل بیتی تهنیت می گوید، آن گاه سوره انسان را قرائت کرد.

منبع:

تفسیر المیزان





  • کلمات کلیدی :

  • ::: پنج شنبه 91/3/25 ::: ساعت 12:22 صبح :::   توسط جلسه قرآن و عترت امام حسن مجتبی ع کاشان به مدیریت آقای حمامی 
    نظرات شما: نظر

    اخیرا در یکی از مناطق جنوب شرقی عربی ( عربستان ) کاوشگران گاز بقایای اسکلت انسانی را در اندازه خارق العاده ( پیدا کردند).کشف مذکور را گروه کاوشگر آرامکو انجام داده است در قرآن کریم خداوند می فرماید مردم خارق العاده ایی را خلق کرده که تا به حال مانند آن را خلق نکرده است . آنهاخیلی بلند،بزرگ ،وخیلی نیرومند بودند. چنان بودندکه می توانستند بازو هایشان اطراف یک تنه درخت بگذارندوآن راازریشه بکنند.

     

    منبع : افسران  مجازی

     





  • کلمات کلیدی :

  • ::: چهارشنبه 91/3/17 ::: ساعت 10:43 عصر :::   توسط جلسه قرآن و عترت امام حسن مجتبی ع کاشان به مدیریت آقای حمامی 
    نظرات شما: نظر
    آپلود

     




  • کلمات کلیدی :

  • ::: پنج شنبه 91/3/11 ::: ساعت 1:50 صبح :::   توسط جلسه قرآن و عترت امام حسن مجتبی ع کاشان به مدیریت آقای حمامی 
    نظرات شما: نظر

    TARH BANNER EMAM HADE 300x300 پوستر و والپیپر شهادت امام هادی (علیه السلام) با کیفیت بالا در ابعاد 10000*10000

    یاصاحب الزمان (عج) تسلیت تسلیت

    السلام علیک یاامام هادی (ع)

    ای آنکه بُوَدهادی دین نام ترا

    خون گشت دل ازگردش ایّام ترا

    فریادزمعتزکه پس ازآنهمه ظلم

    بازهرجفاکُشت سرانجام ترا

    یــــــــــــاامام هادی (ع) ماراهدایت فرما

    امام هادی (ع) ؛ مظلوم با کرامت .

     

    امامت امام هادی - ع - نیز، مانند پدرش، از دورانی که ایشان هنوز کودکی بیش نبود، آغاز شد. این بار جامعه شیعه به راحتی امامت آن حضرت را پذیرفت، زیرا که با توجه به تجربه پیشین، مشکل مزبور حل شده بود. افزون بر آن، تصریح امام جواد - ع - به امامت فرزندش در هنگام خروج از مدینه به بغداد، هر گونه شبهه ای را از میان برد.

    امام هادی - ع - در دوران چندین خلیفه، امامت شیعیان را عهده دار بود. در بیشتر این دوران، متوکل عباسی(خلافت از 232 تا 247)در مسند خلافت بود.

    نخستین برخورد متوکل با امام هادی - ع - آن بود که در همان آغاز دوران خلافتش، یعنی سال 233 حضرت را از مدینه به سامرا آورد. آن زمان، سامرا، به جای بغداد، مرکز خلافت عباسی بود. هدف وی، تحت نظر گرفتن امام و رفت و شد شیعیان با آن حضرت بود. متوکل مانند خلفای پیشین، خطر شورش های علویان را به خوبی احساس می کرد و با آوردن امام به سامرا، بنای جلوگیری از قیام شیعیان را داشت. البته متوکل، با حفظ ظاهر، کوشید تا محترمانه امام را به سامرا بیاورد. در آن جا هم، با احترام به وی و نگاه داری او در مجموعه دربار، سیاستی را مانند آنچه مامون نسبت به امام رضا - ع - داشت، در حدی ضعیف تر، در پیش گرفت. متوکل و درباریان در ظاهر به امام احترام می گذاشتند، اما به واقع مراقب رفتار امام بودند به طوری که شیعیان نمی توانستند به آسانی با آن حضرت ارتباطی برقرار کنند.

    به رغم احترام صوری، گاه و بی گاه متوکل دستور بازرسی منزل امام را می داد. در این میان، ارتباط شیعیان با امام به صورت مخفی برقرار بود و طبعا خبرهای تحریک کننده ای به متوکل می رسید. اما هر بار، در منزل امام، چیزی که شاهد فعالیت نظامی بر ضد حکومت باشد یافت نمی شد. یک بار، نیمه شب که به خانه امام ریختند، امام را بر سجاده و در حال خواندن قرآن دیدند. در همان حال، حضرت را نزد متوکل که در مجلس بزمش بود آوردند. امام اشعاری را در برابر زمزمه کردند که متوکل را به اضطراب انداخت. این اشعار درباره عاقبت دنیامدارانی بود که گمان مرگ نمی برند و بر آنند که همیشه در این دنیا پایدارند:

    بر بلندای کوهها شب را به سحر آوردند، در حالی که مردان چیره و نیرومندی از آنان پاس داری می کردند، ولی آن قله کوه ها برایشان سودی نبخشید.

    از پناهگاه هایشان پایین کشیده شدند و در زیر خاک سیاه قرار گرفتند و چه بد جایی را برای رحل اقامت برگزیدند.

    پس از آن که در قبرهای خود قرار گرفتند، فریاد زنی بر آنها بانک زد: کجا رفت آن بازوبندها، کو آن تاج ها، کجاست آن زر و زیورها.

    کجا رفت آن چهره ها که با ناز و نعمت پرورش یافته و مقابل آنها پرده های گرانبهای نازک آویخته بودند.

    هنگامی که این سؤال از آنها می شود، قبرهایشان از طرف آنها جواب می دهد: آن چهره ها هم اکنون محل آمد شد کرم های لاشخوار شده اند.

    عمرهای دراز، خوردند و آشامیدند و اکنون پس از آن همه عیش و نوش، خود خوراک کرم ها شده اند.

    متوکل چند روز پیش از آن که کشته شود، دستور قتل امام را صادر کرده بود. اما پیش از آن که این دستور اجرا شود، خود در بسترش کشته شد و امام از توطئه او رهایی یافت.

    در این دوران، مذهب تشیع سخت گسترده شده از نظر علمی، دانشمندان و راویان فراوانی در اختیار داشت. برخی از شیعیان، در دستگاه حکومت نفوذ کرده و در لحظه های دشوار به یاری شیعیان می پرداختند.

    شمار راوایانی که احادیثی از امام هادی - ع - روایت کرده اند، به بیش از یک صد و هشتاد نفر می رسد. افزون بر آن، تحت نظر بودن امام، سبب شد تا بیشتر تماس ها از طریق نامه باشد.

    مهم ترین نظام ارتباطی برای شیعیان، نظام وکالت بود. شیعیان برجسته و محدث و فقیه در هر شهر، از سوی امام به عنوان وکیل برگزیده می شدند و رسالت حل و فصل مسائل میان شیعیان با امام را به انجام می رساندند. این امور در دو قسمت علمی و مالی بود. افراد به دستور امام حقوق مالی خود را به وکلا پرداخت می کردند و آنها، یا اموال مزبور را به وکلای اصلی امام در بغداد و سامرا تحویل می دادند و یا به اجازه ایشان به مصرف می رساندند. ارسال پرسش ها و گرفتن پاسخ هم بر عهده وکلا بود.

    وکلای امامان در بغداد، کوفه، قم، نیشابور، یمن و مصر مستقر بودند. در این زمان، شیعیان فراوانی از مناطق مختلف ایران با ائمه در ارتباط بوده و وکلای آن حضرت در برخی از نقاط حضور داشته اند.

    بخشی از میراث علمی امام هادی - ع - روایاتی است که در مسائل کلامی وارد شده و به ویژه در اصلاح اندیشه های کلامی شیعه است. بخش دیگری از میراث علمی آن امام، در زمینه دعا و راز و نیاز با خداوند است. ادعیه فراوانی از آن حضرت در کتاب های دعا وارد شده که افزون بر نیایش با خدا، مشتمل بر معارف الهی و شناخت حقیقت توحید نیز هست. در واقع، دعاها، به نوعی متون دین شناسی عرفانی و اعتقادی شیعه نیز هستند.

    از اهداف دیگر دعا، ایجاد پیوند میان مردم و اهل بیت - ع - است، شاهد این مطلب آن است که در دعاها صلوات بر محمد و آل محمد فراوان تکرار شده است. همچنین در ضمن دعاها، به تبیین مقام والای اهل بیت - ع - نیز پرداخته شده و بر مکتب اهل بیت - ع - به عنوان مکتب ناب و اصیل تکیه شده است.

    باید در زندگی آن امام، به این نکته هم تصریح کرد که دشواری افراطی ها، در این دوره هم چنان ادامه داشت و مبارزه امام با آنها بسیار جدی بود. در این باره، روایات و اخبار مختلفی بر جای مانده است.

    منبع : حوزه.نت




  • کلمات کلیدی :

  • ::: پنج شنبه 91/3/4 ::: ساعت 6:7 عصر :::   توسط جلسه قرآن و عترت امام حسن مجتبی ع کاشان به مدیریت آقای حمامی 
    نظرات شما: نظر

    http://www.monasebat.com/sites/default/files/image_gallery/149/image/monasebat.com_image_gallery_image_1328.jpg

     

    ولادت
    حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام پنجمین امام شیعیان است که در سال 57 هجری قمری در مدینه متولد شد. پدر بزرگوارش امام سجاد علیه السلام و مادر والامقامش ام عبدالله است.
    وی اولین شخصی است که نسب پدر و مادرش به حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام می رسد.

    فضائل
    پیشوایی امام باقر علیه السلام از صدر اسلام روشن و مسلم بود و نص بر امامت آن امام همراه با تعاریف رسول خدا، فراوان به ما رسیده است. br>از آن امام معجزات و کرامات بسیار و نیز امور غریبه فراوانی در کتب معتبر ثبت شده و جنّ و ملائکه و حتّی جبرئیل خدمت او می‌رسیده‌اند.
    مکارم اخلاق امام، زبانزد خاص و عام است و علوم و معارف فراوانی از وجود او سرچشمه گرفته . وی همچنین توجه خاصّی به عبادت و ذکر و مناجات داشته است. در زمان این امام، عده‌ای متمایل به رهبانیت و ترک دنیا بودند که با مخالفت امام مواجه می‌شدند.

    علم
    امام باقرعلیه السلام چون در اواخر دوران حکومت بنی‌ امیه به‌سر می‌برد، از ضعف قدرت حاکمه استفاده نمود و در نشر معارف اسلامی، تلاش گسترده‌ای کرد و با مخالفین و صاحبان عقاید مختلف، مناظرات مفصّلی داشت و به سؤالات شیعیان و مخالفین پاسخ داد. لذا از آن امام در تمام مسائل فقهی و اجتماعی و حکومتی روایات فراوانی نقل شده است، به‌طوری‌که تقریباً هیچ کتاب روایی نیست مگر این که از امام باقر علیه السلام در موارد مختلف روایتی ذکر شده است.

    امام باقر علیه السلام با صحابی بزرگ رسول خدا، جابر بن عبدالله انصاری روابط صمیمانه‌ای داشت و برای او احترام خاصی قائل بود.

    برای آن امام، غیر از جابر، اصحاب و راویان زیادی نام می‌برند که در بین آنها جابر بن یزید جعفی و محمّد بن مسلم و زراره و حمران، بسیار معروفند. شاعر معروف امام نیز کمیت نام دارد.


    حوادث دوران امامت
    برادر امام باقر علیه السلام زید بن علی بن الحسین پس از شهادت امام سجاد علیه السلام پرچم مخالفت با بنی‌امیه را برافراشت و افراد زیادی را به دور خود جمع کرد. ولی امام باقر او را از قیام مسلّحانه منع کرد و فرمود: « هنوز وقتش نرسیده است، و قیام تو در انتها به ضرر مسلمین می انجامد.» اما زید که خون حسینی در رگ‌های او می‌جوشید، زیر بار نرفت و قیام کرد و عاقبت در اثر اعلان مخالفت با بنی‌امیه به شهادت رسید.

    حاکمان دوران امامت
    امام باقر علیه السلام در زمان حکومت ولید بن عبدالملک به امامت رسیدند که پس از او سلیمان بن عبدالملک و سپس عمربن عبدالعزیز و سپس یزید بن عبدالملک و پس از او هشام بن عبدالملک، یکی پس از دیگری حاکم مَمالک اسلامی شدند.
    امام با هر یک از آنها به نحو خاصّی برخورد می‌کرد، ولی متأسّفانه بعضی از بستگان وی، از جمله زید بن حسن بن علی به بدگویی او دست زدند تا سرانجام هشام ، امام را مسموم کرد و به شهادت رساند.

    امام باقر علیه السلام به فرزند ارجمندش امام صادق علیه السلام وصیت فرمود و به لقاء پرورگار شتافت.
    آن حضرت دارای سه همسر و هفت فرزند بود.  از امام باقر علیه السلام مواعظ بسیار ارزشمندی به یادگار مانده است که تمام نسل‌ها تا قیامت از آن بهره‌مند خواهند بود.

    مردی از اهالی شام در مجالس امام باقر علیه السلام حاضر می شد و می گفت:«من می دانم طاعت خدا و رسول خدا در دشمنی با شما اهل بیت است، ولی چون شما مرد فصیح و با ادب و خوش‌سخنی هستید، در مجالس‌تان شرکت می‌کنم  .
    امام باقر علیه السلام پاسخ او را با خوشرویی می‌داد و می فرمود:«هیچ چیزی بر خداوند پنهان نیست.

    چندی بعد مرد شامی مریض شد و مرضش شدت یافت. دوست خود را صدا کرد و به او وصیت کرد که وقتی از دنیا رفتم، برو محمد بن علی الباقر را خبر کن تا بر من نماز بگزارَد.  نیمه های شب، مرد شامی از دنیا رفت. او را در پارچه‌ای پیچیدند. نیمه‌های شب، دوست او خدمت امام باقر علیه السلام رسید و گفت:«آن مرد شامی از دنیا رفت. او از شما خواسته تا بر او نماز بخوانید.
    حضرت باقر علیه السلام فرمود:«برو تا من بیایم.

    سپس برخاست و وضو گرفت و دو رکعت نماز خواند و تا طلوع آفتاب در سجده بود. آن‌گاه به خانه‌ی آن مرد شامی رفت، و نام او را صدا زد.
    مرد در کفنش جواب امام را داد. امام او را نشاند و فرمود شربتی برای او بیاورند. سپس برخاست و رفت.
    چند روز بعد مرد شامی کاملا بهبود یافت و خدمت امام باقر رفت و عرض کرد : « مجلس را برای من خلوت بفرمایید.
    امام مجلس را خلوت کرد. مرد گفت:«شهادت می‌دهم که شما حجّت خدا بر بندگانش هستید و دری که از آن باید به سوی خدا رفت شمایید. هر کس از غیر راه شما به سوی خدا برود زیانکار و گمراه خواهد بود.

    امام باقر علیه السلام فرمود:«چرا عقیده‌ات عوض شده؟

    او گفت:«من در حال مرگ، با چشم خود دیدم و با گوش خود شنیدم که منادی ندا کرد: روح او را باز گردانید چرا که محمد باقر از ما خواسته است او را به دنیا بازگردانیم.

    امام فرمود:«مگر نمی دانی که گاهی خداوند، بنده ای را دوست دارد، ولی از عملش خشمگین است؟ و گاهی نیز از بنده‌ای خشمگین است ولی عملش را دوست دارد؟» (یعنی تو از همان ها هستی )
    از آن روز به بعد، مرد از اصحاب خوب امام باقر علیه السلام شد.

    ابوبصیر می گوید:
    روزی مولایم، امام محمد باقر علیه السلام ، به من فرمود : « وقتی به کوفه برگشتی ، خداوند به تو دو پسر خواهد داد . اولی را عیسی و دوّمی را محمد بنام . آن دو از شیعیان ما هستند، اسم آنها در صحیفه ما ثبت شده و تمام فرزندان آنها تا روز قیامت نزد ما مشخص‌اند.br>عرض کردم:«آیا شیعه شما با شماست و همراه‌تان به بهشت داخل می‌شود؟
    امام فرمود:«بله تا زمانی که از خدا بترسد و تقوا داشته باشد.

    در ایام برگزاری حج، روزی ابوبصیر به امام باقر علیه السلام گفت:« چقدر حجّاج زیادند و ناله و گریه فراوان!!»
    امام فرمود:«ناله و فریاد زیاد است، امّا حاجی کم! آیا می‌خواهی خودت به چشم ببینی؟
    در این هنگام امام دستی بر چشم ابوبصیر کشید و دعایی خواند. ابوبصیر که نابینا بود، بینا شد.

    امام باقر فرمود : « به این حاجی‌ها نگاه کن!
    ابوبصیر وقتی به مردم نگاه کرد، دید بیشتر آنها میمون و خوک‌اند و مؤمن در بین آنها مانند ستاره درخشان در ظلمت و تاریکی می‌درخشد.
    بنابراین گفت:« بله ای مولای من! راست گفتید. چقدر حاجی واقعی کم، و ناله و فریاد زیاد است!
    ابوبصیر از امام درخواست کرد که بینا بماند.

    اما امام باقر فرمود:«ای ابا بصیر! من درباره تو بخل ندارم. خداوند هم به تو ظلمی نکرده است . با این حال، او برای تو «نابینایی» را اختیار فرموده. پروردگار همه ما خداوند است و ما بندگان اوییم، از عبادت او تجاوز نمی کنیم و از طاعت او خسته نمی‌شویم، بلکه تسلیمش هستیم.»
    آن‌گاه دعایی فرمود و ابوبصیر دوباره نابینا شد.


    منابع:  
    بحار الانوار، ج 46، ص  261 ، حدیث 62.
    بحار الانوار، ج 46، ص 233 ، حدیث 1.

     





  • کلمات کلیدی :

  • ::: سه شنبه 91/3/2 ::: ساعت 11:16 صبح :::   توسط جلسه قرآن و عترت امام حسن مجتبی ع کاشان به مدیریت آقای حمامی 
    نظرات شما: نظر
       1   2      >
    سفارش تبلیغ
    -

    - -
    مشاهده و دریافت  کد
    - کاشان تفسیر -
    جلسه قرائت قرآن و عترت کاشان
    کد لوگوی ما
    + جلسه هفته آینده تاریخ 92/9/4 منزل آقای سمایی واقع در بلوار مادر خواهدبود درضمن تفسیر سوره معراج توسط حجه الاسلام اسلامی تبار در مسجد آیت الله رضوی کاشان شروع شده جمعه شبها بعداز نماز مغرب و عشا +
    سفارش تبلیغ
    *** ****