امام رضا ع روز غدیر خم در آسمانها مشهورتر از زمین است .
مصباح المتحجدین ص 722
پیمبر کز خلایق برترین بود بدانستی که حج آخرین بود
چو در خاک غدیر خم رسیدند بکردند صبر تا مردم رسیدند
تمام حاجیان را جمع کردند سخن های فصیحش سمع کردند
سپس دست علی بالای سر کرد وصیت کرد و گفتارش اثر کرد
که هر کس را که من مولای اویم زبعد خود علی مولاش گویم
که هرکس دست من بالای اوهست ز بعد من علی مولای اوهست
وصی باشد برایم هم برادر ولی بهر شما مولا و رهبر
ز گفتار نبی طاعت نمودند تمام حاضران بیعت نمـودند
چو پیغمبر برفت از دار دنیا دل مولا شکست از کار دنیا
ولی انداخت رسم بی وفایی میان امت و مولا جدایی !
ضمان و بیعت خود را شکستند ز قدرت دست او کامل ببستند
خلافت را ز دست او ستاندند شتر در خانه ای دیگر نشاندند
ز دست او حکومت را گرفتند همه زین ماجرا اندر شگفتند
علی کز علم و حکمت هیبتی داشت خلافت کی به نزدشقیمتی داشت
خلافت را به نزدش قیمتی نیست به قدر لنگه کفش کهنه ای نیست
تمام همّ و غمّش بهر دین بود که دستورات قرآن کی چنین بود
سکوتش بهر حفظ دین اسلام که تا شاید بماند شیعه را نام
چنانکه خاری اندر چشم او بود و یا یک استخوانی در گلو بود
سکوت ازشیرغران بس عجیب است چرا؟ چون بین یارانش غریب است
بگفــتا صبر کردم بهر دینم که پیغمبر (ص) بفرمودی چنینم
نظرات شما: نظر